امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گره زدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

به‌هم بستن (دو طناب یا ریسمان و غیره)، به‌هم پیچاندن

فونتیک فارسی

gereh zadan
فعل متعدی
to tie, to ball, to knot, to hitch, to loop, to noose

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- روبان را دور جعبه پیچیدم و دو سر آن را گره زدم.

- i tied the ribbon around the box and knotted the two ends of it together
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گره زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گره زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گره زدن

پیشنهاد بهبود معانی